اماره چیست؟
اماره در اصطلاح حقوقی به نشانه یا قرینهای گفته میشود که وجود یک واقعیت را نشان میدهد و قاضی از طریق آن میتواند به یک نتیجهگیری حقوقی برسد. به عبارت دیگر، اماره دلیل غیرمستقیمی است که قانون یا عرف، آن را نشانه وقوع یک امر میداند.
همانطور که گفتیم منظور از اماره در اصطلاح فقهی و اصولی، نشانه یا علامتی است که به صورت غیرمستقیم بر وجود یا عدم وجود یک واقعیت دلالت میکند. به کمک امارهها ما میتوانیم در شرایطی قضاوت و تصمیمگیری را انجام دهیم که شواهد و مدارک قطعی در دسترس نیست.
اماره در قانون ایران
اماره در قوانین مختلف ایران بهویژه در قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی مورد اشاره قرار گرفته است. در ادامه، برخی از مهمترین مواد قانونی مرتبط با اماره آورده شده است:
1. اماره در قانون مدنی
قانون مدنی ایران در باب ادله اثبات دعوی، به اماره اشاره کرده و آن را به عنوان یکی از راههای اثبات حقوق افراد در نظر گرفته است.
ماده 1321 قانون مدنی
“اماره عبارت از اوضاع و احوالی است که به حکم قانون یا در نظر قاضی دلیل بر امری شناخته میشود.”
توضیح: این ماده به تعریف کلی اماره پرداخته و آن را به اماره قانونی و اماره قضایی تقسیم کرده است.
ماده 1322 قانون مدنی
“اماره قانونی امارهای است که قانون آن را دلیل بر امری قرار داده باشد. در مواردی که اماره قانونی موجود باشد، دادرس باید مطابق آن حکم کند مگر آنکه دلیل برخلاف آن اقامه شود، مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد.”
توضیح: این ماده به اماره قانونی اشاره دارد، که قاضی ملزم به رعایت آن است مگر اینکه خلافش اثبات شود.
ماده 1323 قانون مدنی
“اماراتی که به نظر قاضی دلیل بر امری باشد، اماره قضایی نامیده میشود. امارات قضایی در صورتی معتبر است که مربوط به موضوع دعوا بوده و موجب اقناع وجدان قاضی شود.”
توضیح: این ماده اماره قضایی را تعریف میکند و به اختیار قاضی در استناد به امارههای موجود اشاره دارد.
ماده 35 قانون مدنی
“تصرف به عنوان مالکیت، دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.”
توضیح: این ماده نمونهای از اماره قانونی است که نشان میدهد کسی که مالی را در تصرف دارد، قانوناً مالک آن محسوب میشود مگر اینکه خلاف آن اثبات گردد.
2. اماره در قانون آیین دادرسی مدنی
قانون آیین دادرسی مدنی نیز به نقش اماره در تصمیمگیریهای قضایی پرداخته است.
ماده 267 قانون آیین دادرسی مدنی
“در مواردی که دعوا به شهادت شهود قابل اثبات است، ممکن است مدعی برای تقویت دلایل خود به امارات نیز استناد نماید. دادگاه در این مورد امارات ارایه شده را مورد بررسی قرار داده و در صورتی که آن را موجب اقناع وجدان خود بداند، بر اساس آن اتخاذ تصمیم مینماید.”
توضیح: این ماده به اماره قضایی اشاره دارد و نشان میدهد که قاضی میتواند برای بررسی یک پرونده، علاوه بر دلایل دیگر، به امارات و قرائن نیز توجه کند.
ویژگیهای اماره
برای درک بهتر تفاوت اماره به دلیل خوب است به بررسی این موضوع بپردازیم که اصلا اماره چه ویژگیهایی دارد؟
غیرقطعی بودن
امارهها به صورت قطعی و مستقیم بر یک واقعیت دلالت نمیکنند و به طور معمول از آنها به عنوان نشانههایی برای استنباط استفاده میشود.
استناد به قرائن
به طور معمول امارهها بر اساس قرائن و شواهد موجود شکل میگیرند و ممکن است در شرایط مختلف شما با امارههای متفاوت مواجه شوید.
استفاده در فقه
در فقه اسلامی از امارهها به عنوان نشانههایی برای اثبات مالکیت، احراز هویت یا تشخیص وضعیتهای حقوقی استفاده میشود.
دلایل اهمیت اماره
حال که با مفهوم اماره آشنا شدیم به بررسی این موضوع میپردازیم که اصلا چرا اماره اهمیت دارد؟
- تسریع تصمیمگیریها: در مسائل حقوقی و فقهی به طور معمول به شواهد قطعی دسترسی نداریم و به کمک امارهها میتوانیم تصمیمگیری را بر اساس نشانهها و قرائن موجود انجام دهیم.
- تسهیل در قضاوت: امارهها به قاضی یا فقیه کمک بسیاری میکنند تا در شرایط عدم قطعیت، نتیجهگیری منطقی و معقول داشته باشند.
- پوششدهی به خلاهای قانونی: قوانین در برخی مواقع به طور کامل و جامع به یک موضوع خاص نپرداختهاند و در این شرایط شما میتوانید از اماره به عنوان یک ابزار برای پر کردن این خلاها استفاده کنید.
انواع اماره
اماره انواع مختلفی دارد که به طور کلی عبارتند از:
امارههای شرعی
یکی از آشناترین انواع اماره، امارههای شرعی است که به نصوص دینی و متون شرعی مربوط میشوند. این نوع اماره خود به دو گروه اصلی تقسیم میشود:
- امارههای مستند به قرآن و سنت: آیات و روایات که به عنوان نشانههایی برای احکام شرعی بکار گرفته میشوند، در گروه امارههای مستند به قرآن و سنت قرار میگیرند.
- امارههای ناشی از اجماع: توافق علمای دین بر یک موضوع خاص به عنوان نشانهای از صحت آن موضوع در نظر گرفته میشود.
امارههای عقلایی
همانطور که از نام این نوع امارهها مشخص است، به عقل و تجربه انسانی مربوط میشود و دو گروه کلی آن عبارتند از:
- امارههای ناشی از عرف: این نشانهها بر اساس عرف و عادات جامعه شکل میگیرند و برای قضاوتها و تصمیمگیریها بکار گرفته میشوند.
- امارههای ناشی از رفتارهای انسانی: رفتارهای معمولی افراد، در بسیاری از موارد نشانهای از نیت یا قصد آنها است.
امارههای قضایی
یکی دیگر از انواع اماره، امارههای قضایی است که به شواهد و قرائن موجود در یک پرونده قضایی مربوط میشود. این امارهها خود انواع مختلفی دارند که عبارتند از:
- شواهد و مدارک: شهادت شهود، مدارک مستند و دیگر شواهدی که میتوانند به عنوان نشانههایی برای اثبات یک واقعیت در دادگاه استفاده شوند، در گروه شواهد و مدارک قرار میگیرند.
- قرائن موجود: رفتار متهم یا برخی شرایط خاص به قاضی کمک میکنند که نتیجهگیری بهتر و سریعتری داشته باشد.
امارههای فقهی
این امارهها به قواعد و اصول فقهی مربوط میشوند و شامل موارد زیر میشود:
- قاعده تسامح در ادله سنن: منظور از این قاعده این است که در برخی موارد میتوان به امارهها و نشانهها اعتماد کرد. حتی اگر به طور قطعی بر یک واقعیت دلالت نداشته باشند.
- قاده لا ضرر: هیچکس نباید به دیگری ضرر برساند و این اماره میتواند به عنوان امارهای برای تصمیمگیری در موارد خاص استفاده شود.
تعارض بین اماره قانونی و اماره قضایی
در حقوق، اماره قانونی و اماره قضایی دو ابزار استدلالی برای اثبات دعاوی محسوب میشوند. اما در مواردی ممکن است این دو اماره با یکدیگر در تعارض قرار گیرند، یعنی اماره قانونی یک نتیجه را ایجاب کند، اما قاضی با توجه به قرائن و شواهد موجود، به نتیجهای متفاوت برسد.
سؤال اینجاست که در صورت تعارض بین اماره قانونی و اماره قضایی، کدام یک مقدم است؟ پاسخ این است که اماره قانونی بر اماره قضایی تقدم دارد، مگر اینکه خلاف آن بهطور مستند و متقن اثبات شود.
مصداقی از تعارض اماره قانونی و اماره قضایی
طبق ماده 35 قانون مدنی ایران «تصرف به عنوان مالکیت، دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.» این ماده بیان میکند که تصرف بر یک مال، امارهای بر مالکیت آن است، مگر اینکه فرد دیگری سند یا دلیل محکمی ارائه دهد که ثابت کند مالک واقعی شخص دیگری است. حال تصور کنید که در یک پرونده دعوای مالکیت ملک، فردی که ملکی را در تصرف دارد، ادعای مالکیت میکند. اما قاضی از بررسی اسناد و مدارک موجود متوجه میشود که:
- فرد تصرفکننده هیچگاه مالیات ملک را پرداخت نکرده است.
- شهود شهادت میدهند که این فرد، مستأجر یا سرایدار ملک بوده است.
- مدارک بانکی نشان میدهند که مالک واقعی، فرد دیگری است که هزینههای مربوط به ملک را پرداخت کرده است.
در اینجا اماره قضایی با اماره قانونی در تضاد است. طبق اماره قانونی، تصرف فرد، نشانه مالکیت اوست. اما قرائن قضایی موجود، نشان میدهد که تصرف او ناشی از مالکیت نیست و او صرفاً مستأجر بوده است.
در این شرایط، قاضی میتواند اماره قانونی را کنار گذاشته و بر اساس قرائن موجود، حکم دهد که فرد تصرفکننده مالک نیست. اما این تصمیم زمانی ممکن است که دلایل قوی و کافی برای اثبات خلاف اماره قانونی وجود داشته باشد.
دلیل چیست؟
به طور کلی منظور از دلیل، برهانی است که به وضوح و به صورت قطعی بر یک واقعیت یا حکم دلالت میکند. دلیلها بسیار گسترده هستند و شامل آیات قرآن، احادیث معصومین، اجماع، عقل و قواعد فقهی میشوند.
انواع دلیل
به طور کلی دلایل به دو گروه تقسیم میشوند که عبارتند از:
دلایل نقلی
این دلایل شامل متون دینی نظیر آیات قرآن و روایات میشود و به صورت مستقیم به یک حکم یا واقعیت اشاره دارند.
دلایل عقلی
منظور از دلایل عقلی، استدلالهای منطقی و عقلانی است که بر اساس قواعد و اصول عقلانی به یک نتیجهگیری میرسند.
دلایل اهمیت دلیل
اما به راستی دلایل اهمیت دلیل چیست؟
- استحکام و اعتبار: دلیلها به عنوان منابع معتبر و قطعی در استنباط احکام و تصمیمگیریها فقهی و اصولی شناخته میشوند. این اعتبار به ما اطمینان میدهد که نتیجهگیریهای ما بر اساس شواهد و مدارک مستند است.
- راهنمایی در تصمیمگیری: به کمک دلایل نتیجهگیری منطقی و معقول در مسائل پیچیده و دشوار بسیار سادهتر خواهد شد.
- پاسخگویی به شبهات: شما میتوانید از دلیلها به عنوان ابزارهایی برای پاسخگویی به شبهات و انتقادات در رابطه با احکام و مسائل دینی استفاده کنید.
- توسعه علم و دانش: از دیگر دلایل اهمیت دلیلها میتوان به توسعه علم و دانش به صورت مستمر اشاره کرد.
تفاوت اماره با دلیل
حال که با مفهوم اماره و دلیل آشنا شدیم، به بررسی تفاوت میان آنها میپردازیم. به طور کلی تفاوت اماره به دلیل در این است که دلیل به معنای وضوح یک برهان یا استدلال قطعی و مستقیم است که به وضوح و بدون تردید بر یک واقعیت دلالت میکند. برای مثال آیات قرآن یا احادیث معصومین به عنوان دلایل قطعی در فقه و اصول شناخته میشوند.
در سمت دیگر اماره به عنوان یک نشانه یا علامت، احتمال وجود یک واقعیت را افزایش میدهد، اما به تنهایی نمیتواند یک دلیل قطعی محسوب شود.
مثال از اماره قانونی
فرض کنید شخصی یک ملک را در اختیار دارد و از آن استفاده میکند. طبق ماده 35 قانون مدنی ایران:
“تصرف به عنوان مالکیت، دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.”
توضیح: این بدان معناست که تصرف فرد بر ملک، امارهای قانونی بر مالکیت اوست، مگر اینکه شخص دیگری سند یا دلیل معتبری ارائه دهد که ثابت کند مالک واقعی فرد دیگری است.
مثال از اماره قضایی
فرض کنید در یک پرونده اختلاس مالی، فردی که مسئول صندوق مالی یک شرکت بوده، مبالغ زیادی را از حساب شرکت به حساب شخصی خود منتقل کرده است.
اماره قضایی
- نقل و انتقال غیرعادی پول به حساب شخصی،
- نداشتن توضیح قانعکننده برای این انتقالها،
- عدم تطابق با گزارشهای مالی شرکت،
این موارد میتوانند امارهای بر وقوع جرم اختلاس باشند، حتی اگر شاهد مستقیمی وجود نداشته باشد. قاضی با بررسی این نشانهها میتواند به علم قضایی برسد و حکم صادر کند.
جمعبندی
در مطالب فوق به بررسی مفهوم اماره و دلیل پرداختیم و تفاوت میان آنها را بیان کردیم. همانطور که گفتیم اماره نشانهای است که به صورت غیرمستقیم بر وجود یا عدم وجود یک واقعیت دلالت میکند و ممکن است نتیجهگیری را بسیار سادهتر کند. در سمت دیگر دلیل، برهان قطعی و مستقیمی است که به وضوح بر یک واقعیت دلالت میکند.